* یک جوری یخ بسته‌ام که اگر نوازنده بودم به ازای هر نتی که مینواختم، دانه برفی در هوا پخش می‌شد .

* یا می‌تونستم آوازخوان یک سرود باشم . و سرد ترین کلمات رو در مدح برف از گلوی یخ‌بسته‌ام خارج کنم . 

* باید یکی بیاد این قدر «ها» کنه تا شاید وا برم .

* اگر زبان اشاره بلد بودم، می‌تونستم نقشه‌ی یک کوهستان رو توی هوا ترسیم کنم که زیباترین گل‌های جهان روی دامنه‌اش می‌رویند .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

عاشقی با چاشنی انتظار فرکتال ترنج مداح اهل بیت , حاج سید محمد مَهدی هنر گرافیک خرید آپارتمان خمین فصل رهایی دانلود سریال های برتر Doug Susan